کیوکوشین فارس | هون کیوکوشین

کیوکوشین فارس | هون کیوکوشین

کیوکوشین استان فارس | هون کیوکوشین نمایندگی استان فارس | کیوکوشین کاراته فارس کیوکوشین کاراته استان فارس
کیوکوشین فارس | هون کیوکوشین

کیوکوشین فارس | هون کیوکوشین

کیوکوشین استان فارس | هون کیوکوشین نمایندگی استان فارس | کیوکوشین کاراته فارس کیوکوشین کاراته استان فارس

تاریخچه کیوکوشین

« یونگ آی چوی بیدال» که بعدها « ماسو تاتسو اویاما » نام گرفت ، در 27 جولای 1923 در کره جنوبی چشم به جهان گشود . او در نه سالگی ورزش رزمی را زیر نظر آقای « یی » که در مزرعه پدرش کار می‌کرد ، آغاز نمود . وی در خواندن کتاب بسیار علاقه داشت و به مطالعه در زمینه بزرگانی نظیر « بیسمارک » صدراعظم آلمان و سامورائی افسانه‌ای « میاموتو موساشی » می ‌پرداخت . بیسمارک کسی بود که کشور آلمان را بعد از جنگ جهانی اول رهبری کرد و در عرض مدت کوتاهی دوباره آلمان را احیا نمود . موساشی نیز از مشهورترین شمشیربازان ژاپن بود که در استفاده از نیروی « کی » و قوای روحی ، سرآمد بود . این دو نفر در زندگی اویاما تأثیر بسیاری داشته و زندگی آنها ، الگویی برای وی به‌شمار می ‌رفت . اویاما در پانزده سالگی به ژاپن رفت و در آنجا نام خود را به ژاپنی عوض کرده و نام خانوادگی « اویاما » را از خانواده ‌ای که او را پذیرفته و سرپرستی می ‌کردند ، پذیرفت . در آنجا به فراگیری شوتوکان کاراته ، زیر نظر استاد « گی چین فوناکوشی » (Gichin Funakoshi) که از پیشگامان کاراته بود پرداخت و در هجده سالگی ، دان دو کاراته را اخذ نمود . سپس به یادگیری سبک « گوجو ریو » زیر نظر یک استاد کره‌ای به نام « نی ‌چو » (Nei-Chu) پرداخت .
  
 او نه‌تنها هم‌وطن ، بلکه هم ‌شهری او نیز محسوب شده و از اساتید به‌نام و شاگرد استاد « گو گن یاماگوچی » (Gogen Yamaguchi) بود . استاد « نی ‌چو » همراه با آموختن فنون رزمی در رشد شخصیت و تعالی معنوی اویاما ، نقش زیادی داشت . در همان زمان اویاما به یادگیری فنون جودو نیز پرداخته و در عرض چهار سال موفق به اخذ دان چهار جودو گردید . پس از جنگ جهانی دوم و اشغال ژاپن ، توسط نیروهای آمریکایی دستگیر و زندانی می ‌شود . در زندان به مطالعه تاریخ گذشتگان و به‌خصوص « موساشی » سرگرم بود و دوران حبس خود را با تمرینات سخت و تفکر بسیار درباره زندگی بزرگان گذرانده و تصمیم گرفت همانند آنان در فنون رزمی و قوای ذهنی ، سرآمد گردد . استاد « نی ‌چو » او را راهنمائی کرد که خلوت گزیده و به تربیت جسم و روح خود بپردازد . بنابراین در سال 1948 برای مدت 18 ماه به کوهستان « مینوبو » (Minobu) که محل تمرین استاد « موساشی » در قرون گذشته بود ، می ‌رود . وی فقط کتاب‌ها و مقداری لوازم شخصی با خود برداشته و در کلبه‌ای در دل کوه اقامت می ‌نماید و تنها در آنجا به تمرینات جسمی و ذهنی ذن و مدیتیشن می ‌پردازد . اویاما پس از کسب مهارت‌های لازم ، از کوهستان بازگشته و در اولین مسابقات قهرمانی ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم برگذار می ‌شد ، شرکت نموده و قهرمان شد . اما او هنوز جوان بود و به این موفقیت‌ها قانع نشد. او فکر می ‌کرد که هنوز توانایی ‌های زیادی در او وجود دارند که شکوفا نشده ‌اند . بنابراین برای یک سال دیگر به کوهستان بازگشته و تمرینات طاقت‌فرسای خود را به مدت پانزده ساعت در روز ، آغاز نمود . سپس تصمیم به مبارزه دست خالی مرگ با زندگی با گاو های خشمگین می ‌گیرد . در این مدت با 52 گاو مبارزه می ‌کند که 3 گاو را تنها با وارد کردن یک ضربه به پیشانی ، درجا کشته و شاخ 49 گاو دیگر را می ‌شکند . این مبارزات برای وی آسان هم نبود . در سال 1957 (سن 34 سالگی ) در مکزیک به مصاف گاوی وحشی رفته و نزدیک بود کشته شود . گاو از پشت به او شاخ زده و او را بلند می ‌کند . اویاما بالاخره در این مبارزه پیروز شده و شاخ گاو را می ‌شکند ، اما درمان او 6 ماه طول می ‌کشد . البته امروزه انجمن‌های حمایت از حیوانات به مخالفت با این‌گونه نمایش‌ها پرداخته و مانع از برگزاری آنها می ‌شوند . اگر چه روش‌های کشتن گاوها با نیزه و شمشیر هنوز هم در اسپانیا و مکزیک رایج است. اویاما به آمریکا ، اروپا و آمریکای جنوبی سفر کرده و با برگزاری نمایش‌ها و مبارزه با حریفان قدرتمند ، در شناساندن هنرهای رزمی شرقی به غرب نقش به‌سزائی داشت. او با 270 مدعی صاحب نام مبارزه کرده و همه را مغلوب نمود که اغلب آنها تنها با یک مشت از پای در آمدند ! هیچ مبارزه‌ای بیش از 3 دقیقه طول نکشیده و اغلب در چند ثانیه حریف ناک ‌دان می ‌شد . شگرد مبارزاتی او بسپار ساده بود . اگر به شما نزدیک می ‌شد ، کار تمام بود . وقتی ضربه‌ای به کسی می ‌زد ، اگر دفاع می ‌کرد ، دستش می ‌شکست و اگر دفاع نمی ‌کرد ، دنده‌اش . او به « دست خدا » ملقب بود که برگرفته از یک افسانه ژاپنی که ضربات مرگ‌باری داشت ، می ‌باشد . اویاما در خاطرات خود می ‌گوید : روزی یک سرباز تفنگ‌دار دریایی با چاقویی به من حمله کرد و من نیز برای دفاع از خود ، ضربه‌ای به بالای لب او زدم و او درجا مرد . از این واقعه به‌ شدت متأثر شدم ، چون او دارای زن و یک فرزند بود . من هم به‌ دلیل دفاع از خود بی ‌گناه شناخته شدم . مدت یک ‌سال کاراته را کاملا کنار گذاشته و در مزرعه‌ای در ناحیه « کانتو » مشغول به‌کار شدم تا مخارج خانواده آن سرباز را تامین کنم . در این مدت با اشتیاق تمام و به اندازه پنج کارگر عادی کار می ‌کردم و حتی یک ‌بار هم به تمرین کاراته نپرداختم . تا آن‌ که زن و فرزند او مرا بخشیده و از من خواستند تا راه خود را ادامه دهم . اویاما سبک کاراته جهانی ( کیوکوشین ) را بنیان‌گذاری کرد . کیوکوشین به سبک ‌های کره‌ای بسیار نزدیک بوده و غیر کنترلی می ‌باشد که در آن ، ضربات دست یا پا کنترل نمی ‌شوند ، بلکه به هدف اصابت می ‌کنند . تکنیک ‌های پا گسترش یافته و به تنفس صحیح توجه زیادی شده است . او تا زمانی که زنده بود ، درخواست ‌های فدراسیون کاراته ژاپن برای عضویت و فعالیت تحت پوشش آن مرکز را نپذیرفت . در 26 آوریل 1994 ، اویاما در سن 71 سالگی درگذشت و با مرگ او اتحادیه کیوکوشین کاراته نیز مرد و رویاهای این مرد بزرگ تحقق نیافت . کتاب‌های « کاراته چیست » ، « طریقت کیوکوشین » و « این است کاراته » وی با استقبال زیادی مواجه شد و این مرد بزرگ با تربیت شاگردان و تألیف کتب ، یاد خود را برای همیشه در تاریخ جهان زنده نگه داشت . خویشتن را به سختی به پیش رانده و درجای دلخواهش به سرانجام رساند . نتیجه این کوشش ها و آزمون ها منجر به خلق یکی از مستند ترین تمرینهایش شد ، تمرین افسانه ای او یعنی : (( تمرین کوهستان )) .
در اوائل قرن هفدهم اوکیناوا مورد یورش و فتح ژاپنی‌ها قرار گرفت. ژاپنی‌ها اوکیناوا را بیشتر از 250 سال در اشغال داشته و مالکیت و حمل اسلحه را به‌منظور جلوگیری از ایستادگی و مقاومت‌ها ممنوع نموده بودند. بنابراین مردم اوکیناوا مجبور شدند به خاطر محافظت خودشان در مقابل چپاول غارت و همچنین حمله ژاپنی‌ها به مبارزات غیر مسلحانه روی آورند و در این دوره کاراته رونق فراوان پیدا کرد و تا اوایل قرن بیستم در خفا تمرین می‌شد. در سال 1922 گی‌چین فونا کوشی پروفسور اهل اوکیناوا کاراته را به ژاپن معرفی نمود. او به ژاپن دعوت شده‌بود که کاراته را به نمایش بگذارد. ژاپنی‌ها تحت تأثیر او قرار گرفتند و او را تشویق نمودند که در آن‌جا اقامت کند و این فن را به آن‌ها بیاموزد. او همچنان عمل کرد تا در سال 1957 در سن 88 سالگی درگذشت. هرچند کاراته هم مثل سایر ورزش‌ها در هر جلسه احتیاج به نرمش‌ها و گرم کردن بدن دارد ولی این ورزش قبل از هر تمرین احتیاج به بعضی آمادگی‌های روحی نیز دارد. سوسای اویاما ماس اویاما دان 10 و مبتکر کیوکوشین کاراته در سال 1923 در جنوب غربی کره متولد شد. در سن 9 سالگی شروع به تعلیم گرفتن (کمپو) نمود. در سن 15 سالگی پدرش او را بــــه ژاپن فرستاد تا در مؤسسه هواپیمایی جوانان یاماناشی به تعلیم بپردازد. او برای مدت کوتاهی قبل از اینکه کاراته را زیر نظر گی چین فونا کوشی بیاموزد، جودو را در مدت کوتاهی آموخت. ماس اویاما زیر نظر معلمین مختلف کاراته تعلیم گرفت و خیلی سریع پیشرفت نمود و در سن 22 سالگی موفق به دریافت دان 4 شد. 2سال بعد در سال 1947 موفق شد که تمام قهرمانان کاراته ژاپن را شکست دهد. دوران بعد از جنگ جهانی دوم دوران آشفتگی و زحمت برای ژاپنی‌ها بود و در همین دوران ماس اویاما اغلب دچار مشکلات ناشی از اشغال آمریکائی‌ها بود. بنابراین در سال 1948 ماس اویاما تصمیم گرفت که به تنهایی در کوهستان به تمرین و تعلیم بپردازد. او برای مدت طولانی با تمرینات روزانه به قوی نمودن بدن و قدرت خود مبادرت ورزید. در سال 1950 پس از مراجعت از کوهستان با یک گاو نر وحشی به مقابله پرداخت و در مبارزات دیگر خود با 51 گاو وحشی که چهار تای آن‌ها را کشته و شاخ 47 گاو وحشی دیگر را شکست. در سال 1952 به آمریکا دعوت شد و 32 برنامه اجرا نمود. در ایالات مختلف درس داد و در هفت مبارزه که در مقابل بوکسورها و کشتی‌گیران آمریکائی شرکت نمود به پیروزی نائل گردید. او مجدداً در سال 1953 به آمریکا رفت و این مرتبه در شهر شیکاگو در مقابل یک گاو وحشی به مبارزه پرداخت و با جدا نمودن شاخ‌های گاو در قاره آمریکا نیز بسیار مشهور شد. در سال 1954 او اولین دوجو خود را در می‌جروتوکیو افتتاح نمود. این دوجو شروع کیوکوشین‌کای‌کان بود و در سال 1964 توکیو هونبو (باشگاه مادر در توکیو) افتتاح شد و سازمان بین‌المللی کاراته تأسیس شد. امروزه کیوکوشین کاراته در تمام قاره‌های دنیا نفوذ کرده ‌است و در سال 1979 دومین دوره مسابقات قهرمانی کاراته جهان در ژاپن با شکوه و موفقیت بی‌نظیری با شرکت 72 تیم از سراسر پنج قاره جهان از جمله تیم ایران (به سرپرستی یوسف شیرزاد، بنیانگذار کیوکوشین کاراته در ایران و تنها نماینده سازمان بین‌المللی کاراته ژاپن) برگزار شد. و هم‌اکنون روزبه ‌روز بر تعداد کسانی که با این سبک اصیل و علمی کاراته آشنا می‌شوند و سعی در فراگیری آن می‌نمایند افزوده می‌گردد. به‌طوری‌ که در حال حاضر بیش از ده میلیون نفر در سراسر جهان مشغول آموختن کیوکوشین کاراته می‌باشند.
در 27 جولای 1923 میلادی جوانی که بعدها ماسوتاتسو اویاما نام گرفت و سوسای انجمن جهانی کیوکوشین شد به دنیا آمد. در سال 1947 اویاما در اولین مسابقات قهرمانی ژاپن که پس از اتمام جنگ در شهر کیوتو برگزار شد شرکت نمود وقهرمان مسابقات آن دوره شد. ماسوتاتسو اویاما درسال 1948 تصمیم میگیرد زندگی خود را وقف کاراته نماید از این رو مدت 18 ماه تمرینات انفرادی روحی و جسمی خود را در جنگلهای منطقه چیبا آغاز می کند. در سال 1951 اویاما تعلیم کاراته به ارتش آمریکا را شروع کرد وی در آن زمان دان 5 جودو را دریافت کرده بود. در سال 1956 میلادی باشگاه اویاما دوجو افتتاح گردید اویاما گفت: این واقعا شروع کیوکوشین است کاراته ای که با هزار روز تمرین آغاز و پس از ده هزار روز تمرین دریچه ای از اسرار را به سوی کاراته کا باز میکند. در سال 1963 هنبوی مرکزی کیوکوشین کاراته در محله ایکیبو کورو ساخته شد. در سال 1968 میلادی سازمان کیوکوشین خاورمیانه تاسیس شد. درسال 1975 اولین دوره مسابقات جهانی این سبک با حضور 128 نفر شرکت کننده از 32 کشور برگزار گردید. دومین دوره مسابقات جهانی در سال 1979 با حضور 187 نفر از 62 کشور برگزار گردید. در سال 1984 سومین مسابقات جهانی در ماه ژانویه برگزار گردید. چهارمین دوره مسابقات جهانی کیوکوشین در سال 1987 با حضور 207 شرکت کننده برگزار شد. در سال 1991 پنجمین دوره مسابقات جهانی با حضور 250 شرکت کننده برگزار گردید. در سال 1993 سوسای اویاما میهمان مسابقات بین المللی ایران در تهران بود. در سال 1994 ابرمرد کاراته جهان چشم از جهان فرو بست و با مرگ او دنیای رزمی ماتم زده شد.
کیوکوشین کاراته توسط (سوسای ماسوتاتسو اویاما) در سال 1955، اختراع گردید. این سبک از هنرهای رزمی، نوعی از کاراته محسوب می شود که بر آموزش های جسمانی بسیار قوی و به ویژه کومیته (Kumite) و تمشیواری (Tameshiwari) تأکید دارد. در این سبک، فنون کاتا، کیهون، دفاع شخصی و استفاده از سلاح هم دیده می شود. استفاده از حرکات دایره ای در هنگام کاربرد فنون، سبک کیوکوشین کاراته را از سبک های سنتی کاراته که تنها بر روی حرکات خطی ساده بنا نهاده شده اند، متمایز می کند. در کیوکوشین کای کاراته، برخوردها بسیار سریع و نیرومند است و تمامی اعضای بدن به نوعی در حملات و دفاع مشارکت دارند. یک کیوکوشین کاراته کای واقعی بر این باور است که این برخوردها برای پرورش روح و جسم او ضرورت دارند و بدینوسیله وی آماده مقابله با هر گونه پیشامد غیرمنتظره و جدی می باشد.
ماسوتاتسو اویاما (۱۹۹۴-۱۹۲۳) رزمی کار اسطوره‌ای کره‌ای الاصل بنیان نهاده شد. این رشته از عناصر مختلفی نشأت گرفته که شامل تجریبات اویاما و تکنیک‌های دیگر سبک‌های کاراته ‌است، به وجود آمد. کیوکوشین کای از سه لغت کیوکو ((بالاترین ،نهایت)) شین ((حقیقت، روح)) و کای ((گروه و انجمن)) ترکیب شده‌است. این رشته در ابتدا اویاماریو و اویاما کاراته جوجیتسو نیز نامیده می‌شد. تاکید این سبک روی مبارزه واقعی از راه نزدیک است. کیوکوشین کای یکی از سبک‌های کاراته ‌است و برای کاستن مقاومت حریف، تکنیک‌ها به طور متوالی اجرا می‌شود. این سبک تأکید زیادی بر روی تمرینات تنفسی و استقامتی دارد.از اینرو هنرجوی کیوکوشین بعد از سالها تمرینات مکرر دارای اندامی ورزیده می گردد . در سبک کیوکوشین تکیه اصلی بر حفظ سلامتی جسمی و روحی حریف است در مبارزات کیوکوشین و اساسا در فلسفه آن پیروزی به هر قیمتی بر حریف مقابل معنی ندارد در مبارزات کیوکوشین دو حریف رودررو به چشمان یکدیگر مینگرند و شجاعت و شهامت و دلیری را به هم منتقل میکنند اگر حریف به زمین بخورد حریف دیگر به وی احترام گذاشته عقب می نشیند در فلسفه متعالی کیوکوشین هدف غائی تناوری جسم برای رسیدن به مکارم عالیه اخلاقی است و به هیچ روی خشونت در سبک کیوکوشین وجود ندارد اساسا خشونت و کیوکوشن در تقابلند نه در تعامل مثل اینست که بگوئیم رفتیم کوه شنا کردیم . کیو کوشین نه تنها خشن نیست بلکه روحیه لطافت .افتادگی و بزرگ منشی را در هنرجو پرورش می دهد دوجوی مرکزی این سبک هونبو نام دارد و در سال ۱۹۶۱ توسط اویاما در توکیو افتتاح شد.
زندگی مرحوم سوسای اویاما
اویاما به قدرتهای فوق العاده ای دست پیدا کرده بود و این امر باعث شده بود اشکالات و نواقص دیگر سبکهای موجود آن عصر را به آنها تذکر دهد اما آنها به جای اینکه عملکرد تمرین و شیوه های غلط خود را برای انسجام بخشیدن و پر قدرت کردن هنر رزمی یک کشور تغییر دهند با وی دشمنی کردند و یک شکارچی را برای کشتن اویاما اجیر کردند شکارچی برای کشتن اویاما به جنگل رفت وی را پیدا کرد و در حالی که نزدیک اویاما می شد اویاما نیز به نزدیکی وی می رفت در یک لحظه در چند متری هم قرار گرفتند شکارچی به محض نشانه رفتن به سمت اویاما با ضربه ناکایوبی اویاما مواجه شد ( ضربه بند دوم انگشت بزرگ ) و در جا جان داد این امر باعث شد اویاما برای همیشه کاراته را کناربگذارد و به سمت منطقه کیوتو روانه شد و به محل زندگی شکارچی رفت . موضوع را به خانواده شکارچی گفت و با مشکلات زیاد یک سال به شکل مجانی برای آن خانواده کشاورزی کرد دیگر کیو کوشین را فراموش کرده بود و در طول این یک سال حتی یک تکنیک کاراته هم اجرا نکرد , در این مدت مردان زیادی برای حمایت اویاما به دیدنش می آمدند و از هر لحاظ به وی پیشنهاد هایی می دادند ولی اویاما به هیچ چیز به غیر از خدمت کردن به خانواده آن شکارچی که به ناخود آگاه کشته شده بود فکر نمی کرد بالاخره خانواده شکارچی به اویاما گفتند : تو دیگر وظیفه ای در قبال ما نداری و ما نیز از تو رضایت کامل داریم , تو نیز برای قویتر شدن و خدمت به دیگران ما را ترک کن . اویاما باری دیگر به دنیای پر رمز و راز هنر های رزمی برگشت و خود ایشان بیان می کردند پس از گذشت یک سال , در حالی که حتی یک تکنیک هم نزده بودم احساس می کردم قویتر شده ام و تسلط بیشتری در اجرای فنون دارم اویاما به یک کشتارگاه گاه رفت و در آنجا ادعا کرد من می توانم با یک مشت خود , گاو را بکشم . آنها تعجب کردند ولی برای ارضای حس کنجکاوی این مسئله را قبول کردند و به اویاما اجازه دادند تا این تمرین را انجام دهد . اویاما روبروی یک گاو نر ایستاد و یک مشت قوی به قسمت میانی سر گاو زد و گاو پس از خونریزی مغزی از پا افتاد و از همانجا بود که اویاما به نمایش خارق العاده خود یعنی مبارزه کردن با گاوهای نر وحشی پرداخت , به مکانهای مختلف جهان سفر کرد و نمایش داد . در طول زندگی خود با 51 گاو وحشی مبارزه کرد وی برای به نظم در آوردن سبک خود بسیار تلاش کرد از جمله مبارزه کردن با افراد قوی دنیا که این نیز یکی از کارهای عجیب وی بود که خود ایشان به نقاط دور دست دنیا سفر می کرد تا فرد قوی را برای مبارزه پیدا کند یکی از سفر های ایشان به تایلند و مبارزه کردن با کبری سیاه بود . داستان از این قرار استاد اویاما برای مبارزه با قویترین مرد تایلند که قهرمان جهان هم شده بود ( در رشته موای تای ) به آنجا سفر کرد . در سفر به تایلند با مترجم خود به روستایی که محل زندگی کبری سیاه بود رسیدند . یک روز قبل از اجرای مبارزه وی با اویاما , مترجم اویاما را برای گردش به رودخانه ده می برد . به رودخانه که می رسند اویاما به صحنه­ای بر می خورد که برایش تعجب آور بود وی پسر بچه ای را دید که میان آب است و دستهای خود را روی هم قرار داده و در این حالت به داخل آب نگاه می کند . دخترکی هم آن طرف رودخانه به برادر خود نگاه می کند انگار که هر دو نفر منتظر اتفاقی هستند اویاما از مترجم خود سوال کرد که آنها در حال انجام دادن چه کاری هستند ؟ در پاسخ مترجم گفت : صبر کن تا خودت ببینی ! پس از چند لحظه پسرک آب جلوی پای خود را به کمک پای راست خود در حال دورانی به شکل یک گرد آب در آورد و ماهی را که میان این گرداب به بالا آمده بود توسط دستانش گرفت و برای خواهرش پرتاب کرد . اویاما گفت : اوه ! عجب عکس العمل سریع و چه پاهای پر قدرتی . به دنبال کشف این قدرت بود . مقداری که جلوتر رفتند دیدند که خانه های مردم ده بالای درخت ساخته شده و مردم هم به خاطر این مسئله و برای اینکه هر روز می بایست چندین بار از این درختان بالا و پائین بروند دارای پاهای قوی و سریعی هستند , بالاخره روز مسابقه فرا رسید همه کبری سیاه را تشویق می کردند وی دارای جثه ای قوی و کاملا عضلانی بود . اویاما هم مصمم و با اطمینان کامل به میدان مبارزه نزدیک شد تا اینکه مبارزه شروع شد و تکنیکهایی با احتیاط کامل از هر دو مبارز رد و بدل می شد تکنیکهایی که نمایانگر شناخت حریفان از همدیگر بود . کبری سیاه دارای پاهای قوی بود و استقرار وی که به ژاپنی داچی گفته میشود بسیار فشرده بود . ضربات وی انفجاری و مهلک بود اویاما به مبارزه سختی دعوت شده بود از سوی دیگر هم مردم شعار می دادند کاراته کار ژاپنی باید بمیرد .!کبری سیاه چند حمله فوق العاده سرعتی با گامهای بلند داشت و اویاما در یک لحظه و در تصمیمی قاطع به فکرش حرکتی خطور کرد که از یک پسر بچه کوچک دیروز یاد گرفته بود بله اویاما مانند پسرک ماهی گیر پاهایش را دور زانوی کبری سیاه حلقه کرد و با تمام قدرت خود وی را به سمت بالا پرتاب کرد و در این حرکت غافلگیرانه حریف به پشت نقش بر زمین شد و به نفس نفس زدن تند افتاد اویاما دستش را گرفت و از او پوزش خواست و گفت این هنر را از بچه ای که اهل همین ده است دیروز یاد گرفته ام و امیدوارم کار ساز بوده باشد . کبری سیاه احترام عمیقی به اویاما کرد و ماجرا به خوشی تمام شد. یکی دیگر از کارهای فوق العاده مرحوم اویاما شکستن سر بطری بود , وی بارها و بارها این کار را در جاهای مختلف انجام داد . همچنین قادر بود سنگهای رودخانه را با دستان خالی خرد کند اما کاری که ایشان در مبارزه با تعداد زیادی از مبارزان و جنگجویان قوی کرد بسیار جالب تر از مقام و لقب پدر شکستن اجسام سخت است قبل از اویاما در تاریخ هنرهای رزمی یک کندوکار ( هنر رزمی که توسط چوب دستی , شمشیر و .... ) انجام می شود توانسته بود مبارزه 200 نفره را با موفقیت انجام دهد اما اویاما تصمیم به مبارزه با 300 نفر از بهترین مبارزان که بیشتر آنها از شاگردان قوی اویاما که از قهرمانان جهان هم بودند را می گیرد فراخوانی می کند و در سه روز پیاپی در هر روز با 100 نفر مبارزه می کند در آخر با اینکه ایشان آسیب دیده بودند باز اعلام آمادگی می کنند ولی دیگر کسی ابراز وجود نکرد اویاما در زندگی دچار تحولات زیادی شده , سختیهای بسیاری را تحمل کرده و ریاضتهای زیادی برای ارتقای این هنر والا کشیده است پس چنین نتایجی فقط و فقط برازنده ایشان است و بس شاید برخی ها با خواندن این داستانها و عجایبی که اویاما خلق کرده با خود بگویند در تعاریف از اویاما اغراق شده است اما این را باید بگویم هر آنچیزی که تا الان نوشته ایم و خواهیم نوشت واقعیت دارد و در صورت تمایل می توانید نوشته های معتبر در مورد اویاما , خاطرات اویاما در مقاله های مختلف و حتی فیلمهای مستند این استاد بزرگ را مشاهده کنید تا به این باور برسید که اویاما یک واقعیت در هنرهای رزمی بود که دیگر مستاق وی را نخواهیم یافت . کیوکوشین یعنی حقیقت نهایی و رسیدن به این مرحله مستلزم تمرینات کشنده روحی و جسمی است , بگذارید از اسرار کاراته بگویم ! مرحوم اویاما می گوید : [ اگر شاگردانم در مورد اسرار کاراته از من سوال نکنند من همه تجربیات عادی خود را در اختیارشان می گذارم . کاراته در نگاه اول به یک سیستم مبارزاتی و شاید دفاعی شباهت دارد که خیلی از مردم به شکلی تفریحی یا کاربردی از آن بهره جسته اند اما عمق و ژرفای کاراته خیلی فراتر از آن چیزی است که ما می بینیم و آن به اندازه درک هر شخص مجسم می شود . روزی اویاما در مورد حالات ذن ( تزکیه , مراقبه ) برای تعدادی از خارجیان ( غیر ژاپنی ها) سخنرانی می کرد و تصمیم داشت در مورد مباحث ماورائی ذن صحبت کند همان لحظه یک نفر عجولانه سوال کرد ؟استاد ذن را درک نمی کنم و فکر می کنم فقط برای شما ژاپنی ها قابل درک است . اویاما لبخندی زد و گفت : این طور نیست بگذار بگویم چگونه وارد ذن شوی شما حتی می توانی هنگام آشپزی کردن هم وارد ذن شوید فقط باید همان کاری را بکنید که در حال انجام دادن آن هستید مثلا در کاراته ! شما تعدادی از تکنیکهای کارانه را با ذهنی مصمم , صادق و متمرکز انجام دهید اگر موفق شدید بدانید شما وارد مرحله ذن شده اید . البته اصل گفته شده مباحث ریز دیگری هم دارد که در صورت تمایل شما عزیزان در مراحل بعدی برای شما خواهم گفت : بله این است اسرار کاراته که به سادگی بیان می شود . اما برای رسیدن به مراحل اوج قدرت بایستی زحمات بسیار زیادی را تحمل کرد . سختیهای روحی که گاهی اوقات بسیار سنگین تر از ضربات حریف است . حرفهایی که می بایست در دل بماند و موانعی که برای عبور از آنها هیچ کس بجز خدا شما را یاری نمی کند حتی نزدیکترین کسان شما را به حال خود وا می گذارند بعد از مدتی احساس می کنید کسی شما را درک نمی کند مگر تنها کسانی که آن هم هر چند سال برای مدتی کوتاه به گونه ای گذرا به حال شما واقف هستند و دیگر شما هستید و شما در میان همه دردها در این حالبایستی به تقویت قوای درونی بپردازید و از هیچ چیز نهراسید به خود بقبولانید که شما از دیگران پیشی گرفته اید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد